غرقه در دریا

متن مرتبط با «من زنده ام کتاب» در سایت غرقه در دریا نوشته شده است

من بی می ناب زیستن نتوانم**

  • توی عروسی خواهر دوستم بود که خانم الف معاون دوست داشتنی مدرسه مان پرسید:"هنوز هم شعر مینویسی؟من خیلی بهشان علاقه داشتم".همیشه به نوشته هایم لطف داشت..با خنده از انجا که همسر خان را به واسطه مادرش میشناخت به شوخی گفتم:"نه بابا دیگه همسرخان همه ی ذوق نوشتنم رو کور کرده!!" *از وقتی یادم می اید نوشتن و خواندن با من بوده و هست...این جزو جدانشدنی زندگی همیشه ارامم, ...ادامه مطلب

  • من زنده ام!

  • وقتی مدتها "آشنا" وقت نمی کند به وبلاگش سر بزند، وقتی فرصت کامنت گذاشتن برای کلی پست زیبای دوستانش را ندارد تا عاقبت همه شان از دهن بیفتند! وقتی حتی چند روز وقت نکرده خودش را توی آینه ببیند!تنها یک معنی دارد و آن : بازهم اسباب کشی است!!بعد ازیک ماه بهت زدگی و چهار ماه زندگی موقت توی مهمانسرا، دوباره بارو بنه مان را برداشتیم آمدیم. کجا؟ شهر قبلی!پست گرفتن ها و ترفیع های همسرخان درکنار موفقیت ها و به نوعی ثمره تلاشهایش را دیدن یک همچین اثاری هم دارد!یک سال و چند ماه قبل موقع ترک این شهر حتی یک لحظه هم به ذهنم خطور نمیکیرد دوباره ساکن این شهر شوم ! با خوبی یا بدی اش کاری ندارم (چرا که چیزی است که کسی جز خدا نمیداند) حرفم "احتمال" بازگشت  بود که....  من را یاد دیالوگ شهرزاد انداخت که:"همیشه اونی نمیشه که ما فکرشو می کنیم!"امسال شازده پسر هم اضافه شده بود که دل کندن از همسایه همبازیش برایش سخت بود و می گفت "دلم برا اینجا تنگ میشه" و با علاقه از اتاقش عکس میگرفت..از هفته پیش و از روز اسباب کشی به خانه جدید هنوز چشممان به جمال خورشید  روشن نشده  بود که بالاخره هوای ابری و بارانی به برف تبدیل ,من زنده ام,من زنده ام معصومه آباد,من زنده ام کتاب,من زنده ام دانلود کتاب,زنده,كتاب من زنده ام,کتاب من زنده ام قیمت,کتاب من زنده ام خرید,کتاب من زنده ام معصومه آباد دانلود,شبکه زنده من وتو ...ادامه مطلب

  • قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن!

  •   وسط کلی کار دلم خواست وبلاگ آپ کنم اما چندان هم حوصله دست به قلم بردن نبود دیدم روز بزرگداشت استاد سخن و غزل ،سعدی است گفتم بهانه خوبی است برای مرور چند غزل از صدها غزل محبوبم، هرچند انتخاب کار سختی است  :   خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی                            چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی           چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیابی بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی             شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی دل خویش را بگفتم چو تو دوست می‌گرفتم          نه عجب که خوبرویان بکنند بی‌وفایی ,تو قیامت را قیامت میکنی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها